خوشحالم

یک چیز هایی رو دارم تو عادت هام تغییر میدم. یکیش خیس شدنه:))

یعنی گربه که می گن منم از آب و خیس شدن متنفرم ولی این هفته جلو خودم درومدم . آخه مهمون هم داریم این کار و آسون تر میکنه.

زدم یکی از بچه ها رو ترور شخصیتی کردم از اینکارم خوشحالم. عوضی حقش بود . هر چی من کوتاه میومدم و خودمو به خریت میزدم اون دور بر میداشت. عوضی!!! دلم خنک شد. با خانوم کوچیک که صحبت می کردم اون اولش مخالف بود ولی بعد که گفتم چی کار کردمو چیا گفتمو همه چی رو به رو آوردم و جوابای اونم گفتم خانوم کوچیک هم گفت حق داشتم. از آدمای دو دوزه باز و سیاس بدم میاد . من خداییش اصلا اهل سیاست بازی نیستم تا حد ممکن اون چیزی رو بیان می کنم که واقعا تو دلمه ولی نمیدونم چرا بعضیا زندگیشون بدون دروغ نمی چرخه. خب الاغ اگه چیزی بروت نمیارن دلیل بر نفهمی ملت نیست . دیگه خسته ام کرده بود از بس به دروغا و زیر آبزنی هاش لبخند زده بودم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.