میدونم خیلی کارم متفاوت بود با آموخته هامو رفتار های همیشگیم ولی اصلا جای سرزنش نداره من برای زندگی فقط یکبار فرصت دارم ....

یکم اعصابم بهم ریخته چون همش فکر می کنم خب الان پشیمون نیستی اگه سکه ای که انداختی بالا به خواستت پایین نیومد چی؟!!! ولی باز میگم شانسمو امتحان کردم بهتر از این بود که با کسی که دوست ندارم به خاطر موقعیت علاقه ای که باور ندارم ازدواج کنم و اگه به بن بست رسیدم هیچی نداشته باشم که به خاطرش بمونم پای زندگیم.

فکر کنم خیلی اشتباه نکردم!

تجربه دوست داشتن کسی و ابرازش به جنسیت ربطی نداره من خلافی نکردم.

راستش ته دلم که خوشحالم از کارم خب آنه همیشه به دلش رفتار کرده:دی

هانی کاش می شد بهت بگم .از اینکه پرسیدی دوسش دارم یا نه و من بهت دروغ گفتم خیلی عذاب وجدان دارم ولی ترسیدم مخالفت کنی! من خب دوسش دارم.

خیلی وقته که تو فکر این کار بودم ولی خب جامعه می گفت پسر باید ابراز علاقه کنه . من منتظر نشستم ولی متاسفم جامعه دیگه وقت نداشتم باید کار خودمو می کردم

یا باید از اینجا برم یا...

خدا جونم تو رو نمی دونم باید به چی قسم بدم ولی ازت یه خواهش دارم به خاطر دیروز مجازاتم نکن. خدایا اگه اشتباه کردم تو ببخشم مثه همیشه. دوستت دارم خدا جونم

خدایا میشه امشبم بالاسر من بشینی و نوازشم کنی؟! راستش ترسیدم تو که بهتر از خودم از فکرا و حرفای تو سرم خبر داری... تنهام نذار حتی یک لحظه ولی اخمم بهم نکن میدونی من خیلی از اخمت می ترسم.





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.